آن شب که من از غم به دعا دست برآرم..



پ.ن : الحمدلله رب العالمین

شهادت می دهم که تو خدای خوبی برای من بودی
و من بنده ی بدی برایت ..
من به خودم ستم کردم..
و تو درست جایی که مستحق خشمت بودم
بر من بخشیدی . ..
و من هیچ نعمت این دنیا را
به اندازه ی شیرینی بخشش ات دوست نداشتم...
الهی انت کما احب
فجعلنی کما تحب
..

پ.ن : از خدا می خواهم که عاقبتم را ختم به خیر کند
وقتی می بینم کسانی را که از هر جهت از من بهتر بودند
ولی دست آخر به خطا رفتند..

پ.ن :
حافظ لب لعلش چو مرا جان عزیز است
عمری بود آن لحظه که جان را به لب آرم..

نظرات 1 + ارسال نظر
MR چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ

الهی
لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد