با تمام ارادتی که مرا به شیخ اجل سعدی است..
اکیدا مخالف این گفته ام که :
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند!
به گمانم:
راحت آنست که ...
٬٫
من هرگز نخواستم جای کسی را تنگ کنم
گذشتن از هر چیز برایم ساده است!
آنروز که بودم..سنگ صبور حتی استادهایم بودم!
امروز که نیستم..تمام درکم را از یکرنگی ساده ی باران
به همین شیشه های غبار گرفته ی تحصیل
فروخته ام!
من بی برگ خزان دیده دگر رفتنیم =
تو همه بار و بری
تازه بهارا
تو بمان !
سلام دوست عزیز خوبی؟
وب لاگ خوب ٬ جالب و مفیدی داری ...
بهت تبریک میگم
پیش منم بیا
راستی نظرتو در مورد تبادل لینک هم بگو
خوشحال میشم
یا علی
(به قول شیر فرهاد)
اون وقت این کوهنوردی شبانه که می گی .. یعنی چی؟!
کار سیاسیه؟!
فردا میام کنفرانس نفت و اقتصاد.
اگر ندیدمت ای-میل نمی زنم .. زنگ میزنم!
اگر نباشی در غمت ۷ شب و ۷ روز خواهیم گریست. چه بیشتر. چه کمتر. از پس آن شب که تو نیستی ...
و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ آیا بار غم این دنیا این قدر سنگین است؟!
همون طوری که تا حالا فکر می کردم هستید......
زندگی از این قرار است آدم های به درد نخور را ستایش میکنند..
کجا انشاالله اقای بازرگان؟
لحنتون غمگینه.
چتون شده شما؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!