گلبن عیش می دمد ، ساقی گلعذار کو
باد بهار می وزد ، باده ی خوشگوار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی دهد ولی
گوش سخن شنو کجا..دیده ی اعتبار کو
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
دست زدم به خون دل...بهر خدا نگار کو
اللهم انی اسالک موجبات رحمتک..
و عزائم مغفرتک..
یا مقلب القلوب !
پ.ن : تا آخرین دقیقه منتظر می مانم
اگر چه چند روزی بیش نمانده
ولی هنوز امیدوارم..
هر چند از خود نا امیدم..
گفته بودم : دنیا تنگ است
و تاب تحمل لبخند پروانه ها را ندارد!
سخنم
همچو شمعی چکید
روی پایه های دلخوش های موقت
و آسمان
آتش گرفت..
اللهم انی اسئلک موجبات رحمتک و عزائم مغفرتک..
اللهم انی اسئلک موجبات رحمتک و عزائم مغفرتک..
اللهم انی اسئلک موجبات رحمتک و عزائم مغفرتک..
اللهم انی اسئلک موجبات رحمتک و عزائم مغفرتک..
آه ای طبیب درد فروش جوان من ..
پ.ن : امیدوارم بهار امسال مونتاژ نباشد
و تکذیب هم نشود
و یا از ترس خشکسالی ، انصراف ندهد
مبهم نباشد..
فصل هایش همه تصویب شود!
دو رو نباشد
و ادای تابستان را در نیاورد
و برای فریب دل های ساده
گلها را به گروگان نگیرد..
امیدوارم بهار امسال
جعلی نباشد
یا اگر هست
کتبی نباشد!
پ.ن : آدمی که برای دلخوشی مردم حرف بزنه
با کسی که منتظر بوق تاکسی خالیه
هیچ فرقی نداره!