drunk man's words are a sober man's thoughts

آخرین جمله نوشتم :
 تنها خداست که دوستانش را تنها نمی گذارد!
-------------------------------------------------------
       -------------------------------------------
            ---------------------------------
                  ----------------------
                         -----------
                             -----
گلادیاتور پیر از کودکی اهل تظاهر بود!
همیشه شکست ناپذیر و شاد ، خنده بر لب و مصمم!

میدانی؟
همیشه غم ها را با خودش تقسیم می کرد
بخشی را که نمی توانست تحمل کند ،
می گذاشت ، در دل شب
تنها به تو بگوید!
و بخشی که تحملشان ممکن بود ،
به مرور زمان،
سرباز جوان روزهای گذشته را به همین گلادیاتور پیر تبدیل کرد!

از این روست که تو فکر می کنی
هیچ غصه ای حریفش نمی شود!
گلادیاتور همین است دیگر!
احساسات ندارد!

حالا نوبت تقسیم محبت بود!
غنیمت هر جنگ!
گلادیاتور اهل عدالت نبود!
سربازی را که آیینه ی جوانی خودش بود بیشتر
می نواخت!...اما کسی جرات نداشت اعتراض کند!
آخر میدانی؟
بیشتر اوقات چیزی برای خودش نمی ماند!
همیشه هم برای تصمیم هایش دلیل داشت
می گفت: غنایم مال آنهایی است که ضربه ی شمشیرشان
هنوز اثر دارد!
کسی از یک گلادیاتور پیر جز فداکاری انتظاری ندارد!
شب ها می نشست ،
تمام خواب های سربازانش را مرور می کرد
تا از این طریق یاد جوانی های خویش کند!
و گاهی تاسف می خورد
که هیچ خواب هیچکدامشان حتی ،
شبیه جوانی اش نیست!

گل پرپر ، کجا گیرم سراغت ؟    
 صدای گریه می آید ز باغت      
 صدای گریه می آید شب و روز  
 که می سوزد دل بلبل ز داغت ....

نظرات 6 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:45 ب.ظ http://margesabz.blogsky.com

سلام
خوبی
وبلاگ جالب و پر باری داری
خوشحال می شم به منم سر بزنی
راستی نظرت در مورد تبادل لینک چیه؟
یا علی
خوش باشید

JaSa پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:18 ب.ظ http://harmony.blogfa.com

هر وقت می نویسی گلادیاتور یاد فیلمش می افتم.
هر وقت یاد فیلم گلادیاتور می افتم، یاد ماکسیموس می افتم.
هر وقت یاد ماکسیموس می افتم، یاد آن عبارت می افتم که فریاد می زد: "قدرت و افتخار"
هر وقت یاد "قدرت و افتخار" می افتم، یاد خودم می افتم!

فراق جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:10 ق.ظ http://www.jodaee.blogspot.com

غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد

ف جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:27 ب.ظ

کاش می دونستین از سر علاقه است برخی نگران شدنها و پرسش برخی سوالها که متاسفانه بد برداشت میشن. با این وجود جمع نمی بندم و نمی گم شما هم مثل بقییه اید...

امیر جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 05:38 ب.ظ

سلام. وب زیبایی داری . اما ضایع سیاه میکنیا :))

MB جمعه 9 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:20 ب.ظ

به ف:
مشکل از برداشت نیست
کاشت اشتباهه!

یادم نمی آد اخیرا کسی سوالی ازم
پرسیده باشه!

اتفاقا خیلی دوست دارم به من بگن
مثل بقیه ام!
مگه بقیه چه شونه؟
بین همین آدمهایی که به نظر حضرات منورالفکر
عوام هستن
هزارها هزار انسان پاک و خوش قلب
پیدا میشه
که هزار تا ایراد اونها رو به بوی تند ادکلن غربی
آدمهای کروات زده و خودباخته و متظاهر
به جان می خرم!
خواهی دید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد