وقتی که خیال بود و تشویش نبود
یکرنگی من مصلحت اندیش نبود
با چند خط ساده و رو راست، دلم
نقاشی کودکانهای بیش نبود...
پ.ن: این گونه است ماه...
پ.ن:
قدری بخند
که باغ از نسیم پُر شود
قدری بتاب
در پنجره!
پ.ن : می گفت: می خواهم به جایی بروم که کسی مرا نشناسد
گفتم: بیا اینجا ! من آنجا هستم!
.
..
هر چند که سال هاست آن جا هستم...
عاشق تب دار نیمه شب های حلال
من اینجا هستم!
بسیاااااار زیبا
مبارکت باشد این ایام مبارک
ماه قشنگ است... محمد
به قشنگی تو
هوالله.
شدیداً آرزومندم به زودی ِ زود مُحرم در حریمش بشید و انشاءالله مَحرم.
حافین حول العرش...
اگر استجابت شد، از لطف و کَرَم ِ خودشون بدونید، اگر هم خدای نکرده دیر و زود داشت، از دخالت ِ ما!
.
(ماه رمضونه، ما هم توی دعاهامون عرفان ِ غلیظ دود می کنیم!!!)
باسلام مرا نمی شناسی اما به بلاگ ات اعتیاد پیدا کردم.خیلی زیباست(البته به نظر من)چند روزی کار داشتم سر نزدم گم ات کرده بودم.عیدقربان عرفه و عید غدیر را تبریک می گویم.