دیروز یکی از دوستان به مناسبت اینکه مادرش اومده بود اینجا
شام منو دعوت کرد اتاقش.
تقریبا نیم ساعتی اصرار کردم که منصرفش کنم
چون تقریبا تمام چیزایی که اینا می خورن رو نمی خورم!
و نمیشه هم بری مهمونی (مخصوصا اگه مادر طرف هم غذا درست کرده باشه)
و هیچی نخوری...خلاصه بهم گفت میدونم از چی می ترسی...
نگران نباش ! من خیلی باهوشم!

خلاصه رفتم واسه شام و اینا...
و درست همون اول مادرش اومد به اسپانیایی سلام و احوال پرسی و مصافحه
که من جا خالی دادم و خیلی بد شد اما دوستم سریع ماستمالی کرد و
به خیر گذشت و با لبخند وارد اتاق شدیم!
دیدم بنده خدا مادرش چند جور غذا درست کرده
واسه اولین ( یا احتمالا دومین بار) در زندگی خجالت زده شدم!
و مادرش چند تا از نقاشی هاش رو هم بهم نشون داد
که حس هنر دوستی من رو بسنجه که دید من شعورم از نقاشی مثل
کاغذ دیواری میمونه و بی خیال شد.

و در همین لحظه شروع کرد به توضیح غذا ها...تقریبا هر کدوم رو ۱۰ دقیقه ای
به دقت توضیح داد و دوستم با خوشحالی تمام گفت که :
ما میدونستیم که تو گوشت غیرحلال نمی خوری...
من که ذوق مرگ شده بودم از هوش دوستم گفتم :
پس اینا گوشت نداره دیگه؟
گفت نه ...مرغ داره!!!!؟؟؟

من یهو قیافم در هم رفت و اینا
به صورتی که این دوست باهوشم فهمید
و گفت:
نکنه مرغ رو هم نمی خوری؟؟
من با اینکه اون لحظه دوق ضد حال نداشتم...
صاف گفتم نه !

و بعد از این نه ی بلند من
مادر این دوستمون قاطی پاطی کرد و شروع
کرد به بچه اش یه چیزایی گفتن که من نفهمم! 
 ولی یهو به ذهنش اومد که نکنه مرغ حلال باشه ...
رفتن دنبال کاغذ مرغه و دیدن توی آشغالی نیست و گفتن توی زباله ها
انداختن...جاتون خالی به اتفاق رفتیم زباله دونی و کاغذ مرغه رو پیدا کردیم...
دیدیم حلال نیست !
و مادر دوستم اینقدر ناراحت شد که کم مونده بود
سکته ی ناقص بکنه که من گفتم من عاشق سالاد های پیازم!
(اونا که باید بدونن میدونن که دروغه!)
و رفتم کلی پیاز و آب خوردم...


اخیرا متوجه شده اید که :

سوت بلد نیستید بزنید!

نظرات 22 + ارسال نظر
سکوت دیوار پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:08 ب.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
گاهی برای اینکه دله کسی را نشکنی...شاید باید پا روی دلت بزاری...فقط بعضی اوقات..

nerd پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:48 ب.ظ

:)

MB پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:36 ب.ظ

دل من بعضی جاها هنگ می کنه...
دل بقیه رو هم زیاد می شکنه
گاهی به جا
گاهی نا به جا
...

اینجا به نظرم به جا بود..

والله علیم بذات الصدور/.

خرچنگ زاده پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ب.ظ http://kharchangzade.blogfa.com

منظورت از مرغ غیر حلال اونیه که خفه اش کردند؟! یک مکاتبه ای با مرجع ات بکن! زندگی رو راحت تر می کنه گاهی اوقات!

Enkratic پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:31 ب.ظ

جان خالی ما اینجا ذبح اسلامی داریم در دانشگاه!
جدیدا هم داریم با بر و بچ شعبه ی بسیج دانشگاه استنفورد را می زنیم! ( ازین بسیجی بی ترمز ها !! .. :دی )

MB پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:08 ب.ظ

به خرچنگ پلو :‌

من اینکاره نیستم...
اینجا هم بچه ها بعضا مرغ رو مشکل دار نمی دونن
اما من میدونم.
هیچ کدوم از مراجع هم بدون مشکل ندونستن
از اکثریتی که قبولشون دارم
پرسیدم.
بعضی میگفتن آقای صانعی مشکل نمی دونن
ایشون هم (با اینکه قبولشون ندارم) مشکل گرفتن.

به هر صورت...من اگه شده باشه
هر روز سبزی و ماهی بخورم
( که البته به این شدت هم نیست)
مرغ و اینا نمی خورم

MB پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:13 ب.ظ

به انکراتیک :

با یک دو پیاله می‌کنی بد مستی

تو یا خودتی یا کس دیگر هستی!


واحد بسیج آی اف پی!
عضو می پذیرد :دی

خرچنگ زاده جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:06 ق.ظ http://kharchangzade.blogfa.com

خرچنگ پلو کدوم صیغه ای یه دیگه مومن! اسم از خودت اختراع کردی! آخه اسمت هم یه جوری یه که نمی تونم پسوندی چیزی برات اختراع کنم!

خرچنگ زاده جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:10 ق.ظ

به انکراتیک : دکتر معین رو دیدی سلام من رو بهش برسون. بگو من خودم رو دارم می رسونم! عجب غولیه این انسان. من که کلی افتخار کردم بهش امروز جلو این غربیا! Large Eddy simulation کار می کنه تو استفورد

Enkratic جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:19 ق.ظ

زنهار که ما نخورده مستیم عزیز ..
همواره به فکر عشق هستیم عزیز ..
در غربت و دوری از وطن نیز
مصداق صراط مستقیمیم عزیز ...

در جام شفق شکفت سیمای حمید
جوشید سرود عشق از نای حمید
دردا که در این حوادث و خاطره ها
خالی است میان عاشقان جای حمید ...

Enkratic جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ق.ظ

به خرچنگ:

معین رو دیدم!. دانشمند خوبی است!. اما دلم براش می سوزه. خیلی راه داره تا آدم خوبی باشه!

MB جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:31 ق.ظ

حمید این حرفا رو ول کن...

امروز برای جواد نوشتم
ما هر چی داریم
همه اش یه عشق ساده است...

دوستی می خواند :
-
خوشا «موجی» که از دریا بگوید
گلی کز مادر گلها بگوید
برای فتح دلهای شکسته
یکی ای کاش یا زهرا(س) بگوید!

شبنم جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:47 ق.ظ

نه من سوت زدن بلدم :دی
ضمنا از اون فیس سوت یاهو هم خیلی خوشم میاد!:دی

هومن جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:15 ب.ظ http://aaftab.blogfa.com

اما آخرش نگفتی اون دوست عزیز کیه که اینقدر خاطرت رو میخواد حاجی جون؟؟؟ :دی

به برو بچ اسپانیایی سلام مخصوص منو برسون بگو هومن مرغ میخوره اما سالاد نمیخوره ! :دی

سید جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:31 ب.ظ

سلام آقای بازارگان
بعد از مدتها به وبلاگتون سر زدم با خودم گفتم سلامی عرض کنم.
یاد گذشته ها بخیر.

هدی جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 ب.ظ

وبلاگ شما عجیب به آدم آرامش میده.مدتی است دایم سر می زنم.به سه تاتون!
خدا حفظتون کنه!

Bdel شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:16 ق.ظ

هوالله.
نمی دونم چرا گاهی با اینکه به شدت دوست دارم روی دو سه تا نکته ای که می گیرم مانور(!) بدم، اما نهایتش ترجیح می دم سکوت کنم!

yegane شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:12 ب.ظ

خوب اولش می گفتین که آخرش این جوری نشه!

طاهره یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:48 ق.ظ

salam,
age eshtebah nakonam shoma Paris hastid,
ehtemalan khodetoon behtar midoonid, Paris markaze foorooshe gooshte halal dare, restaurant ham dare ke gooshte halal serve mikone, Burger King Muslim ham dare.
:)

عقاب یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:49 ق.ظ http://eagle.blogfa.com/

خب از این به بعد که می ری مهمونی با خودت ناهار ببر

MB یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:00 ب.ظ

سلام...

۲۶ ایمیل!
که جواب ندادم هنوز...

یاد اون روزی می افتم که با صدای بلند
می گفتم...هر کسی ایمیل بزنه حداکثر ۵ دقیقه بعد
بهش جواب میدم.!
اونم با اینترنت ایران!...

بله - پاریس گوشت حلال داره.
اینجا مشکل من هستم که وقت ندارم
و ترجیح میدم گاهی بیسکویییییت بخورم تا ناهار!

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:52 ب.ظ

دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک جامه ای در نیکنامی نیز می باید درید!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد