«من بیش‏تر از بیست سال است که آقای بهشتی را می‏شناسم
و در این مدت، حتی ندیدم یک کلمه ازکسی غیبت کند...»

امام (ره)

پ.ن : نمی تونم حسرتی رو که الان
با یاد آوری این جمله در وجودم هست
بنویسم..
نظرات 14 + ارسال نظر
MB پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:50 ب.ظ

خیلی وقته که فکر می کنم
توی زندگیم جو گیر بودم...

نمیشه آدمی رو که خصوصیاتش
به یه محیط نمی خوره همیشه
اونجا نگه داشت.

شاید قضیه ی ادامه تحصیل توی خارج از کشور و
اینها هم همه از جوگیری بوده.

من نه -بچه باحال- هستم
نه -فوق العاده-
نه -با عرضه-
نه - ادیب - و -شاعر-
نه -اهل- مطالعه.
نه - صاحب نظر-.

فقط میتونم بفهمم چه کسانی
این خصوصیات رو دارن.
و چه کسانی فقط اداش رو در میارن.

به نظرم یکی از فرق های ما با دیگه ملت ها
اینه که زیادی اهل ادا در آوردنیم.

من ذره ای دروغ یا غیبت اینجا ندیدم. ذره ای.
و حق دارم به خودمون بخندم که ادعای مسلمونی
داریم
اما جامعه ای ساختیم پر از سگ و گربه.

گبران متنفر از مسلمانی ما ~

هدی پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:10 ب.ظ http://www.elmoservat.blogfa.com

سلام
موافقم!
کاش مسلمان واقعی بشیم و مسلمان واقعی بمونیم...
ای کاش فقط ادای مسلمانی رو در نیاریم...
اهدنا الصراط المستقیم...

(راستی همین که تشخیص می دین که چه کسانی این خصوصیات...
یا فقط ادای...
خودش خیلیه!)

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:47 ب.ظ http://manedigaram.blogsky.com

آدمک های قابیلی!
همه یک دستگاه اند دستگاه مصرف کننده ، نه تبدیل کننده !تبدیل کننده ی غذاهای پاکیزه و میوه های پر شهد لطیف معطر به کودهای حیوانی! آب های زلال و خوشگوار به زهر آب.

البته تولید های معنوی هم دارند :
زرنگی های موشی،حقه های مارمولکی و پوز پوز های سگی و کینه های شتری و حیله های شغالی و آرامش های خری و نجابت های گاوی و حسد های خروسی و حرص های مورچه ای و هوس های خوکی و باد و برودت های پلنگی و اطاعت های گوسفندی و جست و خیز های خرگوشی و ..
طویله ای است ، باغ وحشی!

هر روز اینها را می بینی و می گویی برای نخستین بار است که می بینی و آن هم دیدنی بر خلا انتظار ،همیشه عجیب !باور نکردنی! وجودشان و برخورد مکررشان همانند کلمه مهمل بی معنای ساختگی است که پیا پی در گوشت تکرار کنند از قبیل جمله هایی که مفهومی و فایده ای ندارند! و ارزششان تنها در سختی تلفظشان است.

فقط اعصاب را می رنجاند و حوصله را سر می آورد که گاهی از بی طاقتی داد می کشی ،دیوانه می شوی،می خواهی پناه ببری به حرمی مسجدی....

...بیگانگی در جمع اقوام و دوری در حلقه ی نزدیکان ،تنهایی و بی کسی در ازدحام همگی و اجتماع همه کس!

این است رنج این زندگی...!

- این گوشه ای از غم غربت و درد تنهایی دکتر شریعتی بود !
































MB پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:11 ب.ظ

من از این کلمه هایی که شریعتی به کار برده خوشم نمی آد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ب.ظ

دقیقا درسته !
شریعتی هم میخواد همین احساسو منتقل کنه!
خوش نیومدن از این کلمات عین خوش نیومدن از اون آدمها است! چرا که خود این کلمات عین شخصیتشونه !
شریعتی گاهی خوب تونسته توصیفشون کنه طوری که با خوندنش
خوش نیومدن که هیچ حتی ممکنه حالت هم به هم بخوره!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ب.ظ http://manedigaram.blogsky.com

دقیقا درسته !
شریعتی هم میخواد همین احساسو منتقل کنه!
خوش نیومدن از این کلمات عین خوش نیومدن از اون آدمها است! چرا که خود این کلمات عین شخصیتشونه !
شریعتی گاهی خوب تونسته توصیفشون کنه طوری که با خوندنش
خوش نیومدن که هیچ حتی ممکنه حالت هم به هم بخوره!


[ بدون نام ] جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:51 ق.ظ

به mb:
چه بامزه
هر چی اینجا میگی یکی میاد تاییدت میکنه

MB جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:26 ق.ظ

به نظرم چون هنوز شعور نقد درست در بین ما نیست
و البته تقصیر خودمون هم نیست. ..
میرزا آقاخان نوری هم بنده خدا همین جوری بود!

من البته هم چنان نقد و تمجید هر دو برام بی اثره.
اما در پاک کردن بعضی کامنت هام کلا خیلی سخاوتمندانه
تصمیم می گیرم.

[ بدون نام ] جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:39 ق.ظ http://manedigaram.blogsky.com

اما من نوشته ی شما رو تایید نکردم !!!عجیبه که متوجه نشدین!!
فقط ظاهر کامنتم اینجوری بود اما در اصل خیلی محترمانه گفتم اینقدر راحت نوشته های شریعتی رو

نقــــــــــــــــــــد !
نکنید.

اما اینجا اینو تایید می کنم : (به نظرم چون هنوز شعور نقد درست در بین ما نیست)

ـ در ضمن سخاوت و اینا هم مال خودت!



MB جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:04 ب.ظ

نوشته ی من اصلا ارتباطی با کامنت شما نداشت
و نمی دونم چرا چنین برداشتی کردین.
به هر صورت راحت باشین...

فطرس شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:36 ق.ظ

:دی

این نوشته دکتر شریعتی چقدر نزدیک به ادبیات این روزای ما بود!
مثل مخاطباش و مخاطبای چند روز پیش ما!
به نظر من که بد نیست

ما برا حیوانات ارزش قائل نیستیم!
حقیقتش اینه که ارزش خیلیاشون از خیلی آدما بیشتره!
یا حداقل مساوی هستن
خدا هم تو قران چند جا همینو گفته

پ.ن:
۱.ما برگشتیم
همه خوب بودن :دی

۲.بعد میگی چرا بجای ایمیل... :دی

[ بدون نام ] شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:29 ق.ظ

به فطرس:
تو از کجا می دونی که مخاطبای چند روز پیش شما همه حیوونن!
که اینجوری خطابشون کردی!
تا کسی رو کامل نشناسی نمی تونی بهشون بگی حیوون!
خوبه قرآن هم می خونی!
درسته خیلی آدما ارزششون حتی کمتر از حیوونه!
ولی ما نمی تونیم و اجازه نداریم با یکی دو کامنت از بعضی ها کل وجودشونو حیوون خطاب کنیم!
هر انسانی ممکنه تو زندگیش اشتباهاتی بکنه!
خود تو که معصوم نیستی!هستی؟
چه جور به خودت اجازه دادی همه مخاطبای چند روز پیش رو به این راحتی حیوون خطاب کنی؟
چه جوری فطرس؟!

س شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:55 ق.ظ

خیـلی ببخشید منظور آقا فطرس چیز دیگه ای بود
اوه ه ه شما تا کجا رفتیییییین!!
از این جمله ای که نوشتی مشخصه که اصلا متوجه منظورشون نشدی

<ولی ما نمی تونیم و اجازه نداریم با یکی دو کامنت از بعضی ها کل وجودشونو حیوون خطاب کنیم!>

MB شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:23 ب.ظ

بچه ها دعوا نکنین . دعوا خوب نیست !

به قول دکتر شادی زاده :

کی گفته فحش بده؟ خیلی هم خوبه.
خیلی کدورت ها فقط با فحش های رکیک حل میشه :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد