روزی که آه من به هواداری تو خاست
در خواب ناز بود نسیم سحر هنوز...
۱. بعضی روزها هست که حالم از هر موسیقی به هم می خوره.
صدای آهنگ که می آد دلم می خواد سرم رو بکوبم به دیوار..
۲. فکر کنم یارانه ی انرژی ام تمام شده است!
۳. نمی دونم واقعا به ما چه ربطی داره که دختر رز
با سیه مستان به خلوت رفته یا نه !
امان از دست این جماعت شاعر...!
۴. مدیر اینجایم... توصیفش کمی سخت است
اما آدم را یاد نامادری سیندرلا می اندازد!
۵. دارم اخیرا در مورد جنگ های صلیبی کتابی رو می خونم
به نظرم مسیحیت هم واقعا یه دین سیاسیه و
در واقع سیاست امروز دنیا یه پس زمینه ی قوی مذهبی داره.
۶. نمی دانم چرا ... ولی مدام فکر می کنم که
چشمان قابیل به حوا رفته بود...!
من از اوون آسمون آبی می خوام م م ...
مگر نسیم سحر
بوی زلف یار من است..
که راحت دل رنجور بی قرار من است..
۱. لا تسمع فیها لاغیه!
۲. ملالی نیست جز همین خواب های رنگی
که یکدست نمی شوند
با آدم ها و روزهای
سیاه و سفیدمان...
۳. پشت دریاها هیچ شهری نبود
همین است که می گویم
روی شعر ها حساب نکنید!
۴. به قول فروغ :
به خدا غنچه ی شادی بودم
دست عشق آمد و
از شاخم چید...!
۵. چقدر دلم می خواست
وقت تاریکی ها و
جشن شمع ها
در همون خونه ی کوچک خودمون بودم..
یادش به خیر چه مشق ها که کنار شمع ننوشتیم
...
خوش به حال پروانه ها...!
اگر هزار غم است از جفای او بر دل
هنوز بنده ی اویم که غمگسار من است..