نام بلبل ز هواداری عشق است بلند..
۱. این پوستین خلق حکما چیز مهمی بوده است که
سعدی علیه الرحمه در گلستان چنین گفته :
تو نیز اگر بخفتی .. به از آنکه
در «پوستین خلق» افتی!
پ.ن : این روایت از همه بامزه تر بود..
۲. توی زندگی لحظه هایی هست که هیچ وقت یادم آدم نمی ره..
بقیه لحظه ها چون شوخیه ، فراموش میشه.
من اون شب آخر رو هیچ یادم نمی ره..
هیچ ..
هر قدر هم که سنگ شده باشم
هر زمانی - حتی در اوج غفلت- یاد اون شب می افتم
تمام اطرافم رو فراموش می کنم..تمامش رو.
همینه که همون روز اول توی فرانسه روی یه تکه کاغذ
نوشتم که :
در غربت مرگ بیم تنهایی نیست
یاران عزیز . آن طرف بیشترند..
و گذاشتم جلوی چشمم . که اگه خدای نکرده یه روزی یادم رفت
که همین نزدیکی ها . دفترچه ی کوچک من هم بسته میشه
با نهیبی سرشار از امید . یادم بیاره..
آدم خدا از مرگ نباید بترسه..
آدمی که از مرگ میترسه . آدم خدا نیست..
یکی هم اون اس ام اس اولی بود که تا مبایلم رو روشن کردم
فرستاده بود برام..
همون روز زیر همون بیت نوشتم :
دل نبندند عزیزان جهان در وطنی
که به یوسف ندهند
وقت سفر
پیرهنی!
۳. المنة لله که در میکده ،
-با وجود تمام تلاش هایی که از ازل صورت گرفته
و اقداماتی پیشگیرانه و مهندسی انجام شده-
هنوز که هنوز است . باز است!