من وقتی مردمچشم های تو دیگر زیبا نبودو آسمان هیچ وقت مثل سابقآبی نشد.من وقتی مردمدیگر شعرهایم کهنه نبودندو قصه ام پایان نداشت..خسته ام ..آدم در ابتدای راه نباید اینقدر خسته باشدولی من هستم. مثل بقیه ی نباید هایی که همیشه بودم..
سلام عجب دست به قلمی داری شما.با این حوصله ی اجغ و جغم نشستم دارم ارشیو رو می خونم ! سبز باشید .
خسته نباشی جوون!هنوز که سوت شروع را نزدن!به فکر یک پوست کرگدن باش برای خودت ..
سلام
عجب دست به قلمی داری شما.
با این حوصله ی اجغ و جغم نشستم دارم ارشیو رو می خونم !
سبز باشید .
خسته نباشی جوون!
هنوز که سوت شروع را نزدن!
به فکر یک پوست کرگدن باش برای خودت ..