می دونم عزیزم که عاشقمی! ولی لزومی نداشت اینجا به همه اعلام کنی که!!! :) خودم می آم بیابون های اطراف سن فرانسیسکو دیدنت
MB
چهارشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1389 ساعت 10:58 ب.ظ
من واقعا نمی دونم این کامنت ها اینجا چی کار میکنه. . . . میگوید که : المحبه نارٌ...تهلک ما سوی المحبوب. و من حالا خوب می دانم که درست به موقع گم شده ام.. درست به موقع..
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
کاش سر گذاشتن با بیابون علاج بود
کی دنبال علاجه . .
با بیابان درد عشق حل میشه بگین ما هم بریم بیابون گردی
تبارم به دریا رسیده اند و من هم
بر آنم که مانند طوفان.....
صبر کن .
مرد که گریه نمی کند ..
می میرد.
آقای بازارگان خشت روی خشت نگرانی های ما میگذارید...
باید تماسی بگیرم تا این بنا فرو ریزد!
شما سه تا چرا اینقد شبیه هم نیستین ؟!
کلاس نویسندگی
شاگردای احمق
و تو
نشستی میز اول
می دونم عزیزم که عاشقمی! ولی لزومی نداشت اینجا به همه اعلام کنی که!!!
:)
خودم می آم بیابون های اطراف سن فرانسیسکو دیدنت
من واقعا نمی دونم این کامنت ها اینجا چی کار میکنه.
.
.
.
میگوید که : المحبه نارٌ...تهلک ما سوی المحبوب.
و من حالا خوب می دانم
که درست به موقع گم شده ام..
درست به موقع..