-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1388 07:57
هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است ... ذلک فضل الله یوتیه من یشاء .. پ.ن : این روزها از حال و روز دلم هیچ کس جز خدا ..خبر ندارد. و کفی بالله شهیدا..
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 اسفندماه سال 1388 11:35
دلا دائم گدای کوی او باش ..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 2 اسفندماه سال 1388 13:42
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد ... پ.ن : یکی از نماد مظلومیت های جمهوری اسلامی همین سینمای ماست.. یعنی آدم فیلم ها رو نگاه میکنه..یکی از یکی مزخرف تر. یکی از یکی کثیف تر .. به ندرت فیلم هایی رو میشه دید که آبروی دیده شدن رو داشته باشند..تازه اونها هم هیچ مضمون فرهنگی ندارند. البته عمده ی این مشکل به خاطر اینه که...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 اسفندماه سال 1388 01:38
و ما زادهم الا ایمانا و تسلیما ... پ.ن : این روزها اغلب به سکوت قسم می خورم و به کلماتی که شهوت دیده شدن ندارند.. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پ.ن : همه اش تقصیر مجنون بود.. لیلی وقتی اولین واحد عشق را گرفت که مجنون حتی یک دوست داشتن ساده هم بلد نبود و حساب هیچ نگاهی را نمی فهمید.. لیلی همیشه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 28 بهمنماه سال 1388 22:10
ای که یک گوشه ی چشمت دل عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد .. پ.ن : نعم القادر الله ..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 بهمنماه سال 1388 10:25
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد .. هر کلمه ای از نور را که خواندم پیش چشمم ظاهر شد .. دیدمش ..گریستم ش. دنیای من دنیای اسم هایی است که آرزو دارد با دیدنشان تمام شود.. اسم هایی که بی دلیل انگار بر من نازل شدند.. مثل آیه های باران.. الحمدلله علی طول اناته فی غضبه و هو القادر علی ما یرید .. الحمدلله علی حلمه بعد علمه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 بهمنماه سال 1388 05:39
ما نه دو دیدیم و نه یک ! پ.ن : توی مجلس عزاداری بودیم بهم گفت : تحسین ات می کنم.. ولی برات نگرانم. منم سن تو بودم اینجوری بودم اما به اینجا رسیدم که.. بهش گفتم به خدا منم برای خودم نگرانم که نکنه یه روز از این روزها فاصله بگیرم ..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 بهمنماه سال 1388 05:30
گفتم که بوی زلفت .. گمراه عالمم کرد .. بگذار دست های تو آرامش بخش طوفان در به دری ها شود .. پ.ن : علی (ع) در وصف دنیا می گوید که : فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب! اینکه می گویند دنیا جهنم مومن است را می فهمم اما بهشت کافر بودنش را نه .. به خدا من حاضر نیستم زندگی ام شبیه اینها باشد. پ.ن : عمر آدمی به اندازه ی خاطراتی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 بهمنماه سال 1388 00:24
ای سید ما ..ای مولای ما .. ما این راه را ادامه خواهیم داد با قدرت هم ادامه خواهیم داد در این راه ما را با دعای خود ..با حمایت خود با توجه خود پشتیبانی بفرما. بسم الله الرحمن ارحیم اذا جاء نصرالله و الفتح .. پ.ن : این هفته سخنرانی سفیر رژیم غاصب صهیونیست در دانشگاه ارواین بود..و بعضی از دانشجویان مسلمان به نحوی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 بهمنماه سال 1388 01:07
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را مهر لب او بر در این خانه نهادیم ... ~ گوشه گیری کرده ام از تمام رنگ هایی که اطرافم زده اند رنگ هایی که هیچ کدام بوی تو را نمی دهند. من به تو قول داده بودم که جز لبخند تو فریب هیچ زخم دیگری را نخورم. و هنوز ایستاده ام درست همانجا.. درست همانجا که تو رفتی.. ~ از وقتی که آمده ام .. از...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 بهمنماه سال 1388 04:13
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم ... من نمی دانم کجای راه دستم را رها کردی یا من .. دست تو را .. که حالا خوب داغدار چشم های تو شده ام .. فقط میدانم که این روزها به حسرت تمام روزهایی که نبودی .. پر از گلوله و زخم و خاطره ام .. و دست تو را دیگر حتی در آن دورها نمی بینم.. اما هنوز با همه ی غربت این خاک .. به خدا که جز تو...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 بهمنماه سال 1388 00:15
گاه خود را گوی گردان در خم چوگان او ... ~ سر به زیر .. ساکت و آرام می آیی و کنار تنهایی من پرسه میزنی و مدام مرا به خود می خوانی که از یاد نروم و من .. من که این روزها خسته تر از تاریخ تو ام تسلیم نگاه های طولانی شده ام و حرف هایی که بعد از تو هیچ کس خریدار سادگی شان نبود.. حالا خوب نگاه کن .. پر از دردهای متضادم و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 بهمنماه سال 1388 22:56
بی همگان به سر شود. بی تو هم انگار ..می شود ..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 بهمنماه سال 1388 23:55
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت .. پ.ن : ما همه مریضیم .. ولی نمیدونیم. زهر دنیا در بدن ما کم و بیش هست.. اما خودمون خبر نداریم به محض اینکه آزمایشی پیش میاد اونوقت اثر این زهر دیده میشه.. می بینیم که چقدر ضعیفیم .. می بینیم همین آدمی که می گوید: از دنیا گریخته.. چقدر در بند است .. فبای آلاء ربکما تکذبان پ.ن : در...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 بهمنماه سال 1388 23:57
شکسته ام .. فدای سرت.
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 بهمنماه سال 1388 13:09
و لسوف یعطیک ربک فترضی .. ...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 دیماه سال 1388 05:07
ای دست تو سازنده ی دل های بزرگ ای عشق .. نوازنده ی دل های بزرگ من منتظرم تو را که تشریف غم ات داغی است برازنده ی دل های بزرگ سید حسن حسینی پ.ن : اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک ..
-
اللهم فاقبل عذری..
یکشنبه 27 دیماه سال 1388 00:13
شکر خدای که آن بت وفا نکرد باشد که توبه ای بکند بت پرست ما..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 دیماه سال 1388 12:28
گدایی پادشاهی را به شوخی دوست می دارد نه با او می توان بودن .. نه بی او می توان گفتن .. نه با او می توان بودن .. نه بی او می توان گفتن .. الحمدلله علی طول اناته فی غضبه و هو القادر علی ما یرید .. الحمدلله الذی یجیبنی حین انادیه .. . ۱. باران شب را دوست دارم .. انگار که در آن دورها که نمی خواهی حتی ببینی تمام دل خوشی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 دیماه سال 1388 08:53
گفتی که حافظا دل سرگشته ات کجاست در حلقه های آن خم گیسو نهاده ایم ..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 دیماه سال 1388 23:53
الا رحمة من ربک .. ان کان فضله علیک کبیرا اسراء-۸۷ ۱. شب خرابم کرد اما چشم های روشنت بار دیگر هم به داد ظلمت آبادم رسید .. ۲. قصه زیاد است.. اما من از خودم خسته ام که بگویم .. اول شاعری..اول عشق ..اول همه چیز -خود خواهی- آدم است .. و آدم اگر خودش نباشد انگار هیچ کدام نیست..
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 دیماه سال 1388 03:19
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم... ۱. لیلا برای رنج کشیدن تمام عمر انگار حاضر است که حرفی نمی زند.. ۲. و مرد باز برای شکار خودش نقشه می کشید.. ۳. در این چند سال -نبودنم- فهمیده ام که اینجا مسابقه ی شادی است..! و همه باید لبخندی -ولو شدیدا مصنوعی- داشته باشند و گر نه بازنده اند... و آدم های بازنده مستحق سرزنش.....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 دیماه سال 1388 10:42
و الله یختص برحمته من یشاء.. از ملامت کی به دل یک ذره غم داریم ما هر کجا باشیم بیدل یک صنم داریم ما .. پ.ن : گاهی میشود به تاریکی قسم خورد..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 دیماه سال 1388 09:45
دل جای توست ..گر چه دل از ما گرفته ای .. ببین..هنوز هم با تو دلم می شکند.. و تازه می شود میان این همه کلمه ی کهنه و مرده .. دیگر گرمی چشمانم به اسم تو عادت کرده اند! و نگاهم راهی جز دور-دست های تو نمی گیرد .. پ.ن : مدام می گفت .. و می گفت و هیچ نفهمید که چه حلقه ی گمشده ای را برایم پیدا کرد .. پ.ن : من اگر بهترین نعمت...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 دیماه سال 1388 10:55
یا ایها المزمل .. .. تنگ ترین زندان برای انسان خودش است.. اللهم انی اعوذ بک من شر نفسی..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 دیماه سال 1388 12:03
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم .. پ.ن ۱ : به چشمان تو رفته است ، دلم و هرگز از این غم بر نمی گردد... پ.ن ۲ : به قول بیدل : من جراتی ندارم و او مست می رود.. ..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 دیماه سال 1388 09:22
پوزخند از چهره اش محو نمیشد و من سکوت میکردم .. به خدا یک سطل آشغال آتش زدن اینقدر خوشحالی ندارد.. آن بزرگوار می گفت : آقا روزهای عاشورا به اینجا می آید برای عزاداری.. انگار که دلش می خواهد با مردم ما محرم را بگذراند.. خدا از شما نگذرد.. که ما را جلوی آقا شرمنده کردید.. خدا از شادی های شما نگذرد.. و هذا یوم فرحت به آل...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 دیماه سال 1388 23:47
شاعری تشنه ز دریا می گفت اهل بیت سخنش را به اسارت بردند... پ.ن : همان یک شبی که به مجلس رسیدم ذکر مصیبت زینب (س) بود.. میدانستم که هر چه بخوانند برای چشم های من کافی است .. که بعضی اسم ها خود مرثیه اند و زاری.. روحانی روشن ضمیر آنجا می گفت : سه کلمه هست در قرآن که هیچ گاه جمع بسته نشده. یکی اش «حق» است..یعنی که -حق...
-
هیهات منا الذلة
شنبه 5 دیماه سال 1388 12:36
و لاراقبوا فیک اثاما فی قتلهم اولیائک و نهبهم رحالک و انت مقدم فی الهبوات و محتمل للاذیات قد عجبت من صبرک ملائکة السموات و تو همچنان گرماگرم نبرد و در دل گرد و غبار به پیش می تاختی و سختی ها را تحمل می کردی تا آنجا که فرشتگان آسمان از صبر و استقامت تو شگفت زده شدند... و لم یبق لک ناصر و انت محتسب صابر تذب عن نسوتک و...
-
و فدیناه بذبح عظیم
شنبه 28 آذرماه سال 1388 08:01
شگفتا بی سر و سامانی عشق! به روی نیزه سر گردانی عشق.. ~ « امشب به زیارت نواحی فریاد تو آمده ام... » آقا..دلم می خواهد هم نوا شوم با شما .. السلام علیک فانی قصدت الیک و رجوت الفوز لدیک سلام من به تو که به آستانت آمده ام و به رستگاری از این راه دل بسته ام.. السلام علیک سلام العارف بحرمتک المخلص فی ولایتک المتقرب الی...