«دیوانه» رنگ کهنه ی خود را بر جای گذاشته وشاید دیگر چندان ملال آور نباشد.به قول -بهنود-در «ضد یاد»:
(دنیای دیوانه پر است از حکایت های نگفته و قصه های ننوشته..)
افسوس که دیگر مجالی برای قصه های تکراری نیز نمانده اما باید اعتراف کرد که مقایسه ی عطر دل انگیز مومنانه و عصر ابتلای آوانگاردیسم و تجدد طلبی ؛غباری بر دل می نشاند که به جراحت «کینه» عمیق است!
برای من حتی در خیالات آشفته هم تصور «کینه» نمی گنجید و انتظارش را حتی در کابوس های قدیمی هم نداشتم.اما یادم است سال ها قبل در -ویلت- نکته ی ساده ای را به قلم شارلوت برونته دریافتم که:
(متاسفانه زندگی طوری بنا نهاده شده است که غالبا منطبق بر انتظاراتمان نیست..)
و شاید اشتباه ناشی از نادیده نگاشتن پیوند -انتظار- و فراموشی است.
نلسون ماندلا می گوید:
-ما می بخشیم، اما فراموش نمی کنیم!-
اما فراموشی برای من سایه روشنی است همیشه فروزان.چندان که گذشته را چون آینده در برابرم می آورد.
برای من منزلت آدمهای پلید مادی که در خیالاتشان حفظ آبروی نداشته شان از شهادت به حقیقت وا جب تر است آنقدر پست است که برای لحظه ای نمی توانم دل را به ظاهر موجه شان گرم نگاه دارم.وچقدر بر دل می نشیند، صدای دلخراش آن خواننده ی گمنام روسی که فریاد میزد:
(نشان لیاقت مردان شجاعت است)
و در راستگویی به راستی چه بی لیاقت بودند...
و اینجاست که از پی این دوستی های نزدیک! وقتی صدایی گنگ را می شنوی که سکوت تاریک را می خراشد و -حتی به دروغ- از راست می نویسد-آن هم برای سه بار-چندان در خاطرت می ماند 
که این خط ناخوانای کینه ذهنت را آزار می دهد. تاریکی «سوء ظن» از همه بیشتر بی طاقتم می کندکه :
«ان الظن لا یغنی من الحق»
اگر کینه- سم- باشد ظن کینه -زهر-  است.
و تو میدانی که فرق سم و زهر در مرگ است.
و من میدانم که:
(این تنها مرگ است که دروغ نمی گوید)-صادق هدایت

نظرات 5 + ارسال نظر
JaSa چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ق.ظ

حالا که تقریبا یک مهندس شدی می تونی یک راکتور طراحی کنی که مطالبی را که نوشتی در آن وارد کنی تا یک سری مطالب به هم پیوسته قابل فهم از آن خارج شود؟! البته اگر یک کاتالیزور مناسب هم برای درک نوشته هایت معرفی کنی شاید موثر باشد. (چشمک!)

Mb چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:28 ب.ظ

شاعری در سخن خویش نهان شد
اما
هیچ کس حوصله ی کشف و کرامات نداشت...

JaSa چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 04:51 ب.ظ

اوه اوه ! چه جوابی نوشتی پسر گلم! یک دعایی هم در حق من ارسال کنید که یقینا ثواب بزرگی در آن نهفته است. یا مرکب المبین! محمد جان.

Mb چهارشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 05:27 ب.ظ

یا مرکب الراکبین :دی

محمد جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:02 ب.ظ http://moeeni.persianblog.com

سلام ... روزنامه شرق وبلاگتو معرفی کرده بود با آدرس اشتباه ... از نوشته هات بوی یقین به مشام می رسد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد