یا مقلب القلوب و الابصار !

 اللهم انی اسئلک سؤال خاضع متذلل خاشع
ان تسامحنی و ترحمنی

و تجعلنی بقسمک
راضیا قانعا و فی جمیع الاحوال متواضعا...



۱. راضیا قانعا و فی جمیع الاحوال متواضعا...

۲.مگر نه این که بهار اول به دل ها می آید
و بعد به تقویم ها.
آسمان هم که ابری باشد
دل ابرها هم که گرفته باشد
روی خورشید را نبینی هم
می شود تنهایی به آقتاب فکر کنی!
به باران بهاری
به صدای نحیف طبیعت که
در بین گل ها می پیچد...

۳. به قول محمد علی بهمنی :

صادق ترین گواه دل تنگ ما ، بهار !

~~~~

آرزوهای من با من بزرگ شده اند...

و الذین جاهدوا فینا
لنهدینهم سبلنا !

اول دلم فراق تو را سرسری گرفت...


۱. بس که بد می گذرد زندگی اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند!

۲.« اگر عمری باقی باشد
طوری از کنار زندگی رد میشوم
که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد
نه این دل ناماندگار بی درمان! ..»

۳.
نظر من تابعی از نظر مردم نیست!
اگه همه ی اینهایی که امروز موافق من نظر دادن
یه روز مخالفم باشن ( کما اینکه خیلی هاشون بودن)
برای من فرقی نمی کنه.

مرحوم مدرس یه روز توی مجلس با شعار «مرگ بر مدرس»
طرفداران رضاخان مواجه میشه. بعد میره پشت تریبون میگه‌ :

اگه همه ی دنیا هم بگن - مرگ بر مدرس-
من تنهایی می ایستم و می گم :
زنده باد مدرس

۴. به یکی میگن با «ماهیچه» جمله بساز . میگه :
خر پیش ما هیچه!

از آن کبوتر های بی پروا که رفتند ،

یک مشت پر جا مانده بر بام  ِ رسیدن!


قیصر امین پور



۱.
دلم خاک تنهای شلمچه را می خواهد...

۲. چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود!

۳. و العصر !
و  آخرین بوسه های پدرانه بر پیشانی معصوم نسل من!
و
مادران دست به دعا نگه داشته و چشم به راه مانده...

۴. من...
شوریده از های و هوی زمانه
به دامان سرخ و ساده ی تو پناه آوردم
و دلم - این دعای قدیمی-* را
گواه مهربانی ات گرفتم!

من...
 بی آنکه چیزی باشم -زیر دست کریمت- بزرگ شدم
اما هرگز کوچکی هایم را از یاد نبردم!
و حالا می توانم به آسمان خیره شوم
به همان ستاره ...
و بی واهمه
دلم را با تو در میان بگذارم!

الحمدلله الذی نور وجه حبیبه!

*
شاید دلم - این دعای قدیمی-
در آستانه ی نام تو
مستجاب شود

سید حسن حسینی

...Une fois vous detroyed votre amour, votre vie


اولین تازیانه است که درد می آورد. باقی را نمی شود حس کرد...

یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله...



۱.
 
شاعر می فرماید :‌

آسمان وقت قرار من و تو ابری بود

تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد!

---
دوچرخه ی زمان فتحلی جان من که اینترنتی خریداری شده بود
امروز همزمان با این طوفان شدید که نوید نوح را میداد!
جلوی چشمان مسلح عابرین پیاده به چندین قسمت مساوی تقسیم شد!!!

۲. با سایه تو را نمی پسندم
عشق است و هزار بدگمانی!

۳. « رازم ، ولی اگر به لب توست ...
راضی ام!
تر کن که با ترانه ی تو
برملا شوم! »

که ویرانم به جان تو ...