علی (ع) می گوید:
«اگر با شمشیرم بر صورت مومنی بزنم تا لحظه ای دست
از محبت من بردارد هرگز چنین نخواهد شد و اگر تمام دنیا
را به دشمنی ببخشم لحظه ی مرا دوست نخواهد بود...»

~روزهای آخر دانشگاه است..من همان هستم که بودم..با همان شعار قدیمی..
فرمانده ی یک لشکر پنهان...سرشار از سربازهای بی نشان و شجاع!
نسبت به همه(حتی آنان که خود می دانند کمترین لیاقتی در دوستی ندارند،آنان که از غم های من چندان شاد میشدند که سر از پا نمی شناحتند و آنان که به لطف غریزه ی شیطانی شان همیشه گرفتار هوس و دورویی بودند و..)..نسبت به همه..محبت تمام داشتم.از اینکه بتوانم مشکلی را حل کنم لذت می بردم  و شیفته ی آن بودم که دوستانم را شاد کنم..بعد از این نیز چنین خواهد بود..اگر عمری بود و فرصت اشتباهی!

~آنچه مرا عمیقا متاسف میکند این است که با فرهنگ ترین آدمهایی که می شناسم از نظر اعتقادی متزلزلند و بر عکس داعیه داران عرصه ی اعتقادات! با الفبای فرهنگ بی گانه اند!
نظرات 4 + ارسال نظر
JaSa چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:30 ق.ظ http://harmony.blogfa.com/

خیلی قشنگ نوشتی محمد (جدی میگم).یاد خودم افتادم.
زندگی من هم در دو و نیم سال اول در دانشگاه مشابه زندگی چهار ساله تو بود پس خوب می فهمم که چی میگی ولی من بهش اهمیت نمی دادم و خودم را ظاهرا با دیگران تطبیق می دادم... ولی بعدش به این نتیجه رسیدم که موقعش رسیده که عقاید و شخصیتم را به دیگران یک جورایی تحمیل کنم (نه به معنای بد قضیه) و آنها مجبور شدند در سال آخر زندگیم در دانشگاه خودشان را تا حدودی با من تطبیق بدهند و الان واقعا دارم از دانشگاه لذت می برم. خیلی زیاد. بعد از فارغ التحصیلی عمیقا دلم برای سال اخر تحصیلم در دانشگاه تنگ خواهد شد. البته اگر عمری باقی باشد و فرصت اشتباهی!

کشکول پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:04 ب.ظ

خیلی خوب نوشته شده بود.واقعا لذت بردم.

prince جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:39 ب.ظ http://creeep.persianblog.com

بعد از تو
بعد از این ماههای به نفس افتاده
پایان هشتادی
بعد از روزهایی که تموم احترامم برای تو بود
کجا خواهی رفت؟
به کدام نقطه دنیا پناه خواهی برد؟
بگو که من باز تو را تنها خواهم دید و تنها سلامهای گرمت که در پسشان اسم مرا با یک جان می گویی....
بگو

MB شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:54 ب.ظ

پرینس عزیز
نمی دانم کیستی..اما همیشه برای من جاودان خواهی بود..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد