به جاسا:تو عکسو نگاه کن!گذاشتمش تا چشمت ب این شعر ... نیوفته!
استغفرا...حالا بیا و مثبت فکر کن!آخه تا کی باید چشمهایم مرامی را روی واقعیت ببندم؟!The sobering imitation of the moralityحتی تو!
چه جالب! تصحیح نسخه قبلی:استغفرا...حالا بیا و مثبت فکر کن!آخه تا کی باید چشمهایم را مرامی روی واقعیت ببندم؟!The sobering imitation of the moralityحتی تو!
می سپرم بچه ها یک بسته سیگار چرچیل برات بیارنشاید این چیزها از سرت بیفته!
تذکر مهم: من هنوز پازیتیو ثینکینگ را در دستور کار تیمم قرار دادم.
حرف آخر: خدایا به نداده هایت شکر!
من اغفال شدم. تو منو اغفال کردی. خود تو.
به جاسا:تو اغفال بشی!!محــآله!
من خیلی خسته ام. می خوام برم بخوابم!می خوام باهات قرار بگذارم: اگر فردا صبح ساعت ۶-۷ طرفای میدان تجریش من را دیدی بیا با هم بریم کوه!شب بخیر!
جاسا سر جدت بی خیال شو!من حتما دور بعدی باهات کوه میام!اما دور بعدی!
اینجا چه خبره!این رباعی اخیر و غزل دو پست قبلیمشکوک میزنه..مخاطب داره؟
ببین! کامنت بالایی را که دیگه من ننوشتم....دفعه بعد که خواستم برم کوه .. دو-سه ساعت قبلش خبرت می کنم که آمادگی داشته باشی.
به جاسا:۴کریمبه کامنتی که جاسا نداده: خدا را شکر معنای رباعی و غزل را هم فهمیدیم.مخاطب؟!سوال خوبیه ولی من جواب خوبی براش ندارم!مشکوک؟!
به جاسا:
تو عکسو نگاه کن!
گذاشتمش تا چشمت ب این شعر ... نیوفته!
استغفرا...
حالا بیا و مثبت فکر کن!
آخه تا کی باید چشمهایم مرامی را روی واقعیت ببندم؟!
The sobering imitation of the morality
حتی تو!
چه جالب! تصحیح نسخه قبلی:
استغفرا...
حالا بیا و مثبت فکر کن!
آخه تا کی باید چشمهایم را مرامی روی واقعیت ببندم؟!
The sobering imitation of the morality
حتی تو!
می سپرم بچه ها یک بسته سیگار چرچیل برات بیارن
شاید این چیزها از سرت بیفته!
تذکر مهم: من هنوز پازیتیو ثینکینگ را در دستور کار تیمم قرار دادم.
حرف آخر: خدایا به نداده هایت شکر!
من اغفال شدم. تو منو اغفال کردی. خود تو.
به جاسا:
تو اغفال بشی!!
محــآله!
من خیلی خسته ام. می خوام برم بخوابم!
می خوام باهات قرار بگذارم: اگر فردا صبح ساعت ۶-۷ طرفای میدان تجریش من را دیدی بیا با هم بریم کوه!
شب بخیر!
جاسا سر جدت بی خیال شو!
من حتما دور بعدی باهات کوه میام!
اما دور بعدی!
اینجا چه خبره!
این رباعی اخیر و غزل دو پست قبلی
مشکوک میزنه..مخاطب داره؟
ببین! کامنت بالایی را که دیگه من ننوشتم.
...
دفعه بعد که خواستم برم کوه .. دو-سه ساعت قبلش خبرت می کنم که آمادگی داشته باشی.
به جاسا:
۴کریم
به کامنتی که جاسا نداده:
خدا را شکر معنای رباعی و غزل را هم فهمیدیم.
مخاطب؟!
سوال خوبیه ولی من جواب خوبی براش ندارم!
مشکوک؟!