به علیرضای عزیزم: بسیار از دیدنت خوشحال شدم..اتفاقا به محض اینکه رفتی دکتر را در کلاس ۳ دیدم..فکر کنم کابرد درس میداد..هرچند ۱۰ جلسه ی اول دکتر هر چی باشه (کنترل-انتقال حرارت-بهینه یابی-شبیه سازی..)یکسانه..تقصیری هم نداره..آخه سیلابس مشترک دارن!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
بعضی هم در زمان حادثه خودشان را به خواب می زنند تا آن را نبینند!
به قول دوستی:
بخوابید!
قبل از آنکه بیدارتان کنند! :دی
خیلی عجیب است که اینجا به چنین سرعتی آپ می شود ...
بعد حادثه یا قبلش ؟
تراویدن از بشکه؟!!
آقا محمد بالاخره دوشنبه این دکتر اومد یا نه؟ دیگه بهم زنگ نزدی ببینم چی شد.
خوب اگر منظورتان را از آن کامنت درست بفهمم به گمانم بهتر باشد..!لطف کنید اگر مقدور است توضیح بدهید برایم !
به بی اسم:
عجب چشمایی!!
به علیرضای عزیزم:
بسیار از دیدنت خوشحال شدم..اتفاقا به محض اینکه رفتی
دکتر را در کلاس ۳ دیدم..فکر کنم کابرد درس میداد..هرچند ۱۰ جلسه ی اول دکتر هر چی باشه (کنترل-انتقال حرارت-بهینه یابی-شبیه سازی..)یکسانه..تقصیری هم نداره..آخه سیلابس مشترک دارن!