یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم...

پ.ن : الهی هب لی کمال الانقطاع الیک
و  انر ابصار قلوبنا
    بضیاء نظرها الیک...

نظرات 10 + ارسال نظر
خاک دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:52 ق.ظ

تیک تاک آمدم
تیک تاک رفتم.....

vb دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:50 ق.ظ

سلام محمد صدرا....دلم برات تنگ ..چی (بگید!:دی) ...نشده! :دی

این کد رو امتحان کن...بذار بعد از Body آخر وبرایش قالب امیدوارم کار کنه..محصول خودمه!!!...جنس کانادایی ه ...:دی

ببین فقط ممکنه کار نکنه..فوقش اینه که نکرده..ناراحتی نداره..داره!؟!؟:دی

<div style=" visibility:hidden"> <div style=" visibility:hidden">
<div style="visibility:hidden;display:none"><div>
</html>

JaSa دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 ق.ظ

یه خبر بد برات دارم!
من برگشتم
http://harmony.blogfa.com

یادته قرار بود وقتی رفتی عکس کوه را بگذارم در وبلاگ؟!

کبالت دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:41 ب.ظ

سلام / ببخشید چه جوری می شه هروقت بخوایم لینک نظررارو بذاریم هر وقت بخوایم نذاریم ؟ می شه واسم میل کنین ؟ ممنون می شم .

هومن دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ب.ظ http://aaftab.blogfa.com

میبینم همه مطالب اینترنتی شده.......
من هم یه نظر ایینترنتی میذارما

فطرس دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:15 ب.ظ

محمد یه کامنت گذاشتم با این مضمون:
محمد کجایی که یادت به خیر!!
یه کامنتم میخواستم بذارم با این مضمون:
دارم میرم مشهد
مطمئن باش با هواپیما نمیرم
مطمئن باش اول میرم سراغ جا، یه جای خوب که پیدا کردم بعد...
مطمئن باش اول استراحت میکنم بعد ناهار بعد حرم
مطمئن باش تنها میرم حرم تنهای تنها
مطمئن باش غذای بیرون نمیخورم مگر ...
مطمئن باش به اون هندونه فروشه هم سر میزنم و باز ازش تشکر میکنم اما دیگه بهش نمیخندم
مطمئن باش دفعه بعد که میرم مشهد تو هم هستی مثل دفعه قبل
مطمئن باش
همه اینا رو چند بار توذهنم گذروندم اما...
برای نوشتنش
برای خوندنش
.
.
گریه نمی دهد امان............
.
.
یه کامنتم تو مشهد مینویسم با این مضمون:
خدا حافظی از صحن حرم خواهم کرد
زحمتی هست به دوش همه کم خواهم کرد
...
....
هنوز دارم حسرت میخورم
حسرت اون روز آخر که به سینه زنی نرسیدم.

MB دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:28 ب.ظ

جواد عزیزم:

من مطمئنم که خدا قسمت خواهد کرد
خاکبوسی آقا رو...اونهم با هم.
انشاءالله
اینجا یه دوست لبنانی دارم
اسمش عباسه!
خیلی دلش می خواد
بیاد مشهد...زیارت امام رضا
می گفت سخت بوده چون دوست ایرانی نداشته
داره ایرانی میخونه که بتونه بیاد!
ازش پرسیدم که چرا اینقدر دوست داری
بیای مشهد...تو که راحت می تونی بری مزار بقیه امام ها...
حالا چه اصراریه امام رضا....
اشک توی چشماش جمع شد
یه حدیث از امام هادی خوند :
الامام فی الغربت...


هومن عزیزم:
باید مرا ببخشی که نمی تونم پاسخ بدهم
اینجا همونطور که گفتم
نت ندارم..سخته برام..

انشاالله نت که گرفتم
مثل همیشه مزاحم خواهم بود

MB دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:33 ب.ظ

به خاک:

تیک تاک؟؟؟

کبالت سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:29 ق.ظ

شما که جواب همه رو دادی رفیق جز ما ...

نه نه
جواب وحید رو ندادم!
چون امتحان کردم دیدم کدش جواب نمیده!
گفتم تنبیه بشه:دی

سلام وحید! :دی
بابا این محصولاتتون خرابه...ما خرابتیم ولی:دی
راستی
این دارو ها فرانسوی روشون نوشته
خیلی سخته ترجمه اش...
ایشالله یه سال دیگه که فرانسه ام خوب شد
برات میفرستم
:دی

vb سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:08 ق.ظ

اولا ما نسبت به محصولاتمون کاملا responsible هستیم و کل تقاضای مشتری ها را care می کنیم..You can call our service...please do not hesitate...

در ضمن همچین میگه فرانسوی انگار ما نمی دونیم چیه!!..همون فارسی ه فقط توش زیاد قرررررررررر می زنن!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد