au revoir mon genre de vie

گفتی که حافظا
دل سرگشته ات کجاست؟

در حلقه های آن خم گیسو نهاده ایم...



...
چقدر دلم صدای بنان می خواهد و آهنگ تکان دهنده ی همیشه .

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند...

...

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

حالا من می مانم و قول هایم و آرزوهایم...

اما نمی دانی تو که بعد از این هر وقت از خانه خارج می شوم
و چشمم می افتد به این دست خط نازنین
-که پای تمام مشق های زندگی ام حضور مهربان داشته-
و صادقانه و بی ریا نوشته است که :

اللهم افتح علینا ابواب رحمتک..

و خزائن معرفتک...
.
.

چه روزها و شب ها که در دلم نمی آید.
چه گریه ها که یادم می رود
و چه دست ها که نوازشم نمی کند...

- چهل سال حاشیه رفتم از تبارم
و دست هایم
دور گردن دریا
حلقه نشد -

...

من زخمی ام .
زخمی که دیگر خوب نمی شود.
مثل آدم هایی که می دانند دیر یا زود از همین درد
می میرند و روزها را به حسرت می شمارند.
آدم هایی که بعد از مرگشان اگر نگویند : حیف
حتما در دلشان می آید که : راحت شد!

لعنت به این زندگی..

نظرات 5 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ق.ظ http://silentsong.blogsky.com

سلام...

چه خوب شد که از کنتر پانل وبلاگم الان اومدم بیرون... چون اتفاقی وبلاگ شما رو دیدم...

و چقدر خوب و زیبا از آیه‌های قرآن استفاده میکنید...

وبلاگ خیلی خوبی دارید این رو بدون تعارف میگم...

ممنون از پست‌های زیباتون...

فعلا...

مهر دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:59 ق.ظ http://doayam.blogsky.com

سلام دوستم! بسیار خوب و زیبا نوشتید دستتان درد نکند در پناه خدا باشید و مرا هم دعا کنید من هم شما را دعا میکنم!

[ بدون نام ] دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:58 ق.ظ

یا من اسمه دوا و ذکره شفا

فاروق دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:59 ب.ظ

کی میتوان رسید به دریا ازین سراب.....

عمو سیبیلوو دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:09 ب.ظ http://amosibilo.blogsky.com

سلام

بزرگمهر :

( همه این چهار چیز را جویند ولی کس جملگی در نیابد < تندرستی . شادی . راستی . دوست مخلص )

امیدوارم همیشه شاد باشید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد