در ژوئن سال ۱۹۵۵ ،
ژان پل سارتر نامه ای دریافت می کند
از زنی زیبا روی که در دفترش کار میکرده
که : چه خوب است وصلت با تو !
در اینصورت فرزندی خواهیم داشت که
چهره ای زیبا چون من
و استعدادی بی نظیر چون تو خواهد داشت!
سارتر در جواب نامه می نویسد :
پیش نهاد خوبی است اما
ترس من بر آنست که فرزندمان
چهره اش شبیه به من
و استعدادش شبیه به تو باشد!
شدیدا حال کردم. حاج ممدُ یه نگامی به بلاگ ما بنداز. در ضمن امشب نمیرسم بیام :( موکول می شه به بعد!
:)) من که باورم نمیشه!شرط می بندم خانومه یه ایرادی تو قیافش داشته از دید سارتر!!:دی
مطمئنی که خانومه ایرانی نبوده؟
یه جای قضیه مشکوکه این خانومه رو کی استخدام کرده بوده؟! :دی
والا من به جهش ژنتیکی معتقدم!.
( البته جرات ندارم توضیح بدم، چون در ایران که هیچ، در بلاد کفر هم مضموم است .. * )
مذموم ..
مذموم ...
مذموم .....
این هم یک توطئه دیگر...
----------------
چه خوب شد سریع اصلاح کردید و گرنه فکر می کردم کمیتتان در املا هم می لنگد!
بعد می شینن فکر می کنن چرا سن ازدواج می ره بالا!