الحمد الله الذی لم یتخذ صاحبة و لا ولدا..



پ.ن : درست از همان ابتدا که می گوید :
اللهم انی افتتح الثناء بحمدک..
قلبم شروع میکند به لرزیدن..

پ.ن : حدودا چهار یا پنج سالش است
پدرش دستش را گرفته...
بازیگوش ولی مودب است!
من به بقیه معرفی اش میکنم :
این آقا محمد-امین خیلی پسر مودبی است..

پدرش - که وجود نازنینی است-با عجله به میان می آید
دستی به سرش می کشد و بلافاصله می گوید :
بگو ماشاءالله محمد امین جان!

در دلم تحسین می کنم این عجله اش را
و فکر می کنم که چرا قرآن می فرماید :

رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی
انعمت علیّ و علی والدیّ
و ان اعمل صالحا ترضاه
و اصلح لی فی ذریتی
انی تبت الیک
و انی من المسلمین

و چه نعمتی بزرگ تر از اینکه آدمی
قلبش مطمئن و روحش آرام به نور حقیقت باشد..

پ.ن : شب آن جمعه ی تاریخی
برایشان نوشته بودم : یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا
از دستم عصبانی شده بودند..
که چرا آیه قرآن را به آدم ها می چسبانی!
گفتم این ویژگی حق است.
یکی از نشانه های حقیقت این است که عده ای را
مطمئن و برخی دیگر را  منحرف می کند..

وقتی عذاب خداوند برسد..همان ذره های تردید هم
موجب پیوستن آدم به اهل عذاب می شود
الا من رحم ربی..

خیلی ها منتظر نشسته اند رسوایی ما را ببینند
و بگویند : دیدید...ما که گفتیم حکومت الهی نتیجه نمی دهد
ما که گفتیم دست از این اعتقادات فضایی بردارید!

البته وعده ی پیروزی خداوند قطعی است
تا زمانی که ما دلمان پاک باشد..
و دستمان نلرزد!
و صد البته ما حتی پیروزی را هم نمی خواهیم که
بزرگ ترین پیروزی برای ما رضای خدا است..
حتی اگر شکست بخوریم..
حتی اگر سر نیزه برویم..

می گوید :‌ آدمی که اینقدر مطمئن باشد
حتما به جهنم می رود!

می نویسم برایش که
به قول حافظ :

خوش چمنی است عارضت!

نظرات 16 + ارسال نظر
BH جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:44 ب.ظ

حضرت علی علیه‏السلام «از خدا یقین را بخواهید و بخواهید که پرونده زندگی‏تان با یقین بسته شود، زیرا بهترین سرمایه معنوی که در قلب جای گیرد، یقین است».

ع پ شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:25 ب.ظ http://totheextreme.blogfa.com/

"و چه نعمتی بزرگ تر از اینکه آدمی
قلبش مطمئن و روحش آرام به نور حقیقت باشد.."

خیلی قشنگه...

نیما یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:19 ق.ظ

خوشحالم که چراغ دل آرام کماکان روشنه.
دلم واست تنگیده محمد بد جور...

MB یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:34 ق.ظ

مخلصیم نیما جان!

[ بدون نام ] یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:37 ب.ظ

http://www.koplindelrio.com/content/sandow-birk

[ بدون نام ] یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:37 ب.ظ

عجب از این دنیا

حمیدرضا دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ق.ظ

اگه من مثل درختا ایستادم
ریشه هام تو دستای تو محکمه
رگام از تو خون می گیره شب و روز
منو با اسم تو می شناسن همه
(کاکایی)

دلبر دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:37 ق.ظ

کاش از اینکه کدام اعمال خدا را خوشنود می کند مطمئن بودیم.کاش حکومت الهی را روزی ببینم.

MB دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ق.ظ

بازی خوردید....بازی..
به همین سادگی.

یه موقع هست که آدم ها میتونن با موضع خاکستری
خودشون رو بین هر جمعی پنهان کنند..
ولی بعضی -ایام الله- هست که یا باید سفید باشی
یا سیاه..دیگه روشنفکری فایده نداره..
الا من رحم ربی!

--- شاید این حرف ها رو زیاد شنیدی
اما قول میدم دیگه فرصت زیادی برای شنیدن این
حرف ها نمونده...

به لطف خدا..هر روز به راهی که میروم مطمئن ترم.
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله!
و از خدا میخوام که در یوم الله خودش
من رو جزو اهل عذاب قرار نده..
و یزید الله الذین اهتدوا هدی..!

--- نظام مقدس جمهوری اسلامی.
مظلوم ترین حکومت تاریخ از بعد از حکومت علی (ع) است.

و خدا میدونه این یه ذره اغراق هم توش نیست...

[ بدون نام ] دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:36 ب.ظ

و خدا می داند هیچ اغراقی در جمله اش نیست

مقدس است و مظلوم

دلبر دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:10 ب.ظ

من سبزم و به روزهای سفید امید دارم. و انچه سیاه است اوضاع کشور و مردم ایران است.نصر من ان الله و فتح قریب.پرده ها به کنار رفته است و صاحبان پول و قدرت برای بقا همه چیز را به نام دین مجاز کردند. و دلهای پاکی چون محمد هنوز ظلم بر علی را باور ندارد.و ای معاویه...... من از بیگانگان هرگز ننالم وکه هر چه کرد ان اشنا کرد.

zdB-zdk-اقلیما-سادات دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:28 ب.ظ http://zshejazi.blogfa.com/

سالگرد رحلت حضرت خدیجه (س) رو تسلیت میگم.
وقتی افطار میکنید؛ لطفا واسه من هم دعا کنید.
منم واسه شما و خانوادتون دعا میکنم.

ح.ب دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:30 ب.ظ

به خدای این خانه :

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَٰکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ...

غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وا بینی .. خیر تو در این باشد


و الله یحافظکم و یثبت اقدامکم ...

ح.ب

MB دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:32 ب.ظ

نصر من الله و فتح قریب..

-- علی را اشتباه گرفته ای.البته
در صدر اسلام هم مردم بنده خدا
مسلمون بودن..اما یزید رو به جای امام حسین
امام گرفتند!!!

-- منم از بیگانگان هرگز ننالم.
ظاهرا ما در زمینه ی تولید منافق به مرز
خودکفایی رسیدیم..
حتی میتونیم به زودی به همه ی کشورهای
اسلامی منافق صادر کنیم!!!

حمید دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:52 ب.ظ

ببین. آقا بهتر فرموده اند حرف ما را :
http://alef.ir/1388/content/view/52674/

حالا این بخش قضیه، صورت قضیه است. قالب و جسم قضیه این است. روح قضیه این است که هر حادثه‌ای در عالم اتفاق می‌افتد، این حادثه یک محاسبه‌ای پیش خدای متعال دارد. هیچ‌کدام از لذت‌ها و رنج‌های ما، از شادی‌ها و غم‌های ما در این دنیا بدون ما به ‌ازا در محاسبه‌ الهی نیست؛ هیچ‌کدام. هر سختی‌ای که ما این‌جا تحمل کنیم- چه به شکل بیماری باشد، چه به شکل تهی‌دستی باشد، چه به شکل مظلوم واقع شدن باشد، چه به شکل فقدان‌های دردناک باشد- هرچه باشد، پیش خدای متعال یک ما به ‌ازای نیک دارد. هرچه از این کفه، کم بشود در آن کفه جبران خواهد شد؛ بدون تردید. این را باید بدانیم. لذا همه‌ این مصائبی که بر ما در زندگی وارد می‌شود، پیش خدای متعال اجر دارد. حتی حوادث بی‌اختیار. هیچ‌کس به اختیار خود بیمار نمی‌شود. اما در روایات دارد که بیمار و دردمند به خاطر بیماری پیش خدای متعال مأجور است. یعنی در حساب الهی، هیچ‌کدام از رنج‌های ما بدون پاسخ بدون ما به ازا باقی نخواهد ماند.

دلبر سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:27 ق.ظ

من علی ۱۴۰۰سال پیش را گفتم.به او ظلم کردند.نقاب او را به چهره دارند. من منافق نیستم.من از دروغ و تجاوز و کشتار و ... هزاران گناه کبیره در دیار مسلمین به مظلومیت محمد و علی پی بردم.علی یکی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد