اللهم متعالی المکان...

من درد تو را ز دست آسان ندهم...



هذا مقام العائذ بک من النار...

شاید هیچ وقت مثل این شب ها نگران نوشته هایم نبوده ام
که تو راضی باشی از سطر سطرش..از کلمه کلمه اش.
حرف هایم شاید تکراری باشد
اما محبت تو هر بار مثل باران تازه است..
می بارد و می شوید و ..انگار دوباره زنده می کند.
الحمدلله المالک الملک. مجری الفلک. مسخر الریاح.فالق الاصباح
دیان الدین. رب العالمین...

پ.ن :‌ آن شب را هیچ یادم نمی رود. همان شب که موسی
گریخته بود..همان شب که به یاد تو آرام شد..
و به دست تو برخاست..
الحمدلله علی طول اناته فی غضبه..
و هو القادر علی ما یرید..

الحمدلله الذی یجیبنی حین انادیه..