گوشه گیر ای یار
یا جان در میان آور که عشق
تیر باران است..
یا تسلیم باید یا حذر..
اذ قال له ربه اسلم ..
پ.ن : زیر درخت ایستادم تا باران بند بیاید
شاید اگر درست چند سال قبل بود
زیر باران میدویدم تا نفسم...
پ.ن : من از راه های نرفته بر نمی گردم.
از این طعنه ها زیاد خورده ام
و زخم زبان هم زیاد شنیده ام..
اما به لطف خدا در دلم اثری نداشته
مطمئنم که خدا کمک مان می کند
و لینصرن لله من ینصره..
پ.ن : عیب شیرین دهنان نیست که خون میریزند
جرم صاحب نظران است که دل می بندند..
سلام متن های قشنگی رو انتخاب کردی
و این قالب جالب
قال اسلمت لرب العالمین..
در ره منزل لیلی که خطرهاست به راه
شرط اول قدم ان است که مجنون باشی...
لطفا دویدن زیر بارون رو ترک نکنید...گاهی اوقات رجعت لازمه...
می فرماید که :
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود..
چنتا طلاق؟ یکی؟ دوتا...؟ تا سه تا جا داره ها!
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان
باید از جان گذرد هرکه شود عاشقشان
تا همسفرم عشق است در جاده تنهایی
از دست نخواهم داد دامان شکیبایی ...