نمی دانی چه حسی عجیبی است که
که در خصوصی ترین کتاب زندگی ات
که گاهی فقط برای تبرک به چشم میگذاری اش..
دست نوشته ای را ببینی که احتمالا
کتاب را مثل هر بار تو با اشک خوانده است..
و آخر دلش نیامده که اشک هایش پنهان بماند..
برایم -سلام- نوشته ای..
برایت -سلام- فرستادم از راه دور..
و از دلی که به لطف خدا
دل بسته ی دست تو است..
سلام قوة رب الرحیم.
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد..
من سازنده ی آهنگ های بزرگم..آهنگ های ماندگار.
ترانه هایی ساخته ام برای روزهای بعد از مرگم
تا دل های زنده را بمیراند..ملودی هایی که
از همه ی خوبی ها فقط کمی داشتند..
و از بدی ها هیچ نداشتند و برای همین
تبدیل به زمزمه ی هیچ کس نشدند..
ترانه ها هر چه مهجور تر ..زیبا ترند.
و هر چه شکسته تر .. عمیق تر ..
من آهنگ هایی ساخته ام که جز تو
دل هیچ کسی را نلرزاند
و به غیر از چشمان تو
نگاه هیچ کسی را نخواست..
آهنگ های من زندگی کردن را بلد نبودند
و هیچ وقت بدون اجازه نمی خندیدند
اما تا دلت بخواهد
بی اختیار گریه می کردند
و جلوی چشم آدم های بی درد و پر مدعا
سر به زیر و گاهی ساکت بودند..
آهنگ های من .. برای آنکه شنیده شوند
گدایی نکردند
و برای آنکه به دل بنشینند
تقلا نمی کردند..
آهنگ های من
جای هیچ ترانه ای را تنگ نمی کنند
و زمزمه ی هیچ لبی را نمی خواهند..
پ.ن : لعنت به روزهای بعد از تو ..