چه پاسخی شکننده تر بر یک آرزوی خام.
و چه امیدی برتر از آن؟
اندک آبروی باقی مانده ام هم نزد خدا رفت!

-و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین
-ان یمسسکم قرح فقد مس القوم قرح مثله
و تلک الایام نداولها بین الناس
و لیعلم الله الذین آمنوا
و یتخذ منکم شهدا
و الله لا یحب الظالمین.
لیمحص الله الذین آمنوا و یمحق الکافرین
ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و
لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین

-و لقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه . فقد رایتموه
و انتم تنظرون!

The spaces between your fingers

تا ابد بغضِ منِ تبزده کال است عزیز
دیدن گریه ی  تمساح محال است عزیز !

تا شما خانه تان سمت شمال ده ماست
قبله دهکده مان سمت شمال است عزیز

پنجره بین من و توست، مرا بوسه بزن
بوسه از آن طرف شیشه حلال است عزیز !

ما دو ریلیم به امید به هم وصل شدن
فصل گل دادن نی ، فصل وصال است عزیز !

ماه من ! عکس تو در چشمه گل آلود شده
عیب از توست !...ببین ! چشمه زلال است عزیز !

ای کاش یک ذره صداقت شهیدانم بود!

 

 نفرت از روزها و شب ها می بارد
چه دروغی بزرگتر از همین نام ماه اول!

پ/ن:
بی دل و خسته  در این شهرم  و دلداری نیست 
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
 
شب  به بالین من خسته  به غیر از  غم  دوست
زآشنایان کهن یار و پرستاری نیست... 

 

بنویسید دو خط مانده به تنهایی بود...